زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
مــریـد مــادر مـن قـبـلـه مــراد شـدی بگـو چکـار کـنم کـم شدی زیـاد شدی گرفت بر جگـر من شـرار سوخـتـنت کـریم من! وَسِعَت کُـلِّ شَئ گـشته تنت به صورت تو رسیدم به صورت افتادم مرا ببـین سر پیـری به زحـمت افتادم به مسجد تن تو نیـزه رفـت و آمد کرد عجیب حـال مرا گـردن خـمت بد کرد عـلی سابـق من مصطـفای حاضر من کـمی تکـان بده لبهـات را بخـاطر من تو دست و پا که زدی کوفه خنده کرد به من صدا زدم ولدی کوفه خنده کرد به من تو سر نداری من از غم تو سرگردان بلند شو به حـرم عمه را برش گردان |